در پستهای قبلی به یورش اعراب به ایران و سقوط شاهنشاهی ساسانیان پرداختیم و کوشیدیم تا تصویری از چگونگی نابودی قدرتمندترین امپراطوری جهان باستان را ترسیم نماییم. در این مقاله واپسین کوششهای شاهزادگان ساسانی برای آزادی ایران از چنگال اعراب تشریح خواهد گردید.
بخشهای پیشین:
مقاله بررسی عوامل فروپاشی ساسانیان
مقاله شرح جنگهای اعراب و ساسانیان
مقاله جنگ نهاوند و فروپاشی ساسانیان
مبارزات پیروز پسر یزدگردسوم با اعراب
پس از تارش اعراب و سقوط ارتش شاهنشاهی ساسانی، یزدگرد سوم به شرق ایران فرار کرد و پس از چندی در بیکسی و تنهایی و به شکلی غریب، توسط آسیابان کشته شد. یزدگرد پیش از مرگ، سفیری به نام «مرزبان» را با هدایایی به چین فرستاد و از امپراطور چنین برای مقابله با اعراب، درخواست کمک کرد. ولی امپراطور چین از کمک کردن به شاه ایران امتناع ورزید. مدتی پس از این نامهنگاری نیز یزدگرد کشته شد.
«پیروز» پسر یزدگرد مدتی قبل از کشته شدن پدر، با گروهی از شاهزادگان و درباریان و بزرگان ساسانی، برای گردآوری لشگر به آسیای میانه رفته بود. او در طخارستان با دادن پول، موفق شد لشگری از تُرکها و تاتارهای ماورالنهر گرد آورده و به نبردهای چریکی و پارتیزانی با اعراب مشغول شود. در این اثنی، پیروز نیز همچون پدر چندباری با «کائوتسونگ» امپراطور چین مکاتبه کرده و سرانجام هشت سال پس از مرگ یزدگرد، این نامهنگاریها به نتیجه رسیده و کائوتسونگ از پیروز برای حضور در دربار امپراطوری چین، رسما دعوت مینماید.
کائوتسونگ که ظاهرا از کمک نکردن به یزدگرد پشیمان شده بود، برای جبران بیمهری به یزدگرد، به خوبی از پیروز پذیرایی میکند. او فرمانروایی تمام مناطق غربی ترکستان را به پیروز داد تا با تاسیس پادگانهای نظامی، مقری برای حمله به اعراب و بازپسگیری ایران توسط ساسانیان ایجاد شود.
پیروز در تمام عمر خود با اعراب در حال جنگ بود. حتی در یک مورد، توانست تا سیستان پیشروی کرده و پس از قتلعام اعراب آن منطقه، در سیستان سکه به نام خود به عنوان شاه ساسانی ضرب کند. ولی این پیروزی موقتی بود و چندی بعد، اعراب با لشگری مجهزتر بازگشتند و سیستان را دوباره به اشغال خود درآوردند. پیروز مجبور شد به طخارستان عقبنشینی نماید.
رابطه پیروز با کائوتسونگ رابطه خوبی بود. امپراطور حتی به پیروز اجازه داد تا در شهر «چانگنچن» یک آتشکده زرتشتی ساخته و همچنین لقب نظامی «سرگرد دستراست» را که درجهای نظامی بود، به پیروز داد. پیروز در سال ۵۸ هجری در چین درگذشت..
دیگر شاهزادگان ساسانی در چین
«نِرسی» پسر پیروز، پس از مرگ پیروز، راه پدر را ادامه داد و چندین بار با اعراب جنگید. او بیست سال زیر حمایت امپراطور چین بود و درجه نظامی «سرگرد دستچپ» را از امپراطور دریافت کرد. نرسی نیز مثل پیروز در چین به مرگ طبیعی از دنیا رفت.
همزمان با مبارزات پیروز و نرسی، یک ایرانی دیگر که نام پارسی او در تاریخ گمشده است، به مبارزه با اعراب پرداخت. در منابع چینی نام او A-Lo-Han ثبت شده است. وی در دربار امپراطور چین جایگاه ویژهای داشت. «آلوهن» بیگمان از نجیبزادگان ایرانی بود که پس از سقوط ساسانیان به همراه پیروز به چین رفته بود. وی ۹۵ سال عمر کرد و در تمام مدت در دربار امپراطور چین مورد توجه و احترام بود. در دورهای نیز فرماندهی لشگری برای حفاظت از مرزهای شمالی چین را به عهده گرفت و به تثبیت مرزهای شمالی چین، کمکهای شایانی کرد. پس از مرگ آلوهن، به پاس خدمات او، کتیبهای در چین به احترامش حکاکی کردند که تا امروز موجود است.
یکی دیگر از ایرانیانی که در چین برای آزادی ایران فعالیت میکرد، «پشنگ» پسر نرسی و نوه پیروز (نبیره یزدگرد سوم) بود. او بعد از مرگ پدر، خود را شاه ایران نامید. یه شاهزاده ایرانی دیگر به نام «خسرو» نیز در حدود سال ۱۱۰ هجری، مدتی از چین به ایران آمد و با اعراب جنگید. چهار سال بعد نیز در ادامه مبارزات ایرانی علیه اعراب، یک شاهزاده ایرانی که متاسفانه نام او در تاریخ گم شده است، به عنوان آخرین فرد از خاندان ساسانی، خود رو شاه در تبعید نامید. این شاهزاده گمنام چندباری برای جنگ با اعراب نیرو فرستاد ولی موفقیتی به دست نیاورد. او همدوره با «هشام ابن عبدالملک» دهمین خلیفه بنیامیه بود.
منبع این مقاله: کتاب زرتشت و زرتشتیان
سکهای بازمانده از اواخر دوران ساسانیان با تصویر یزدگرد سوم